کد مطلب:210725 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150
فرق مسلم و مؤمن
بین مسلمان و مؤمن هم همین سرحد است كه مقرین به توحید مسلمان و معترفین به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب با 11 فرزند تا قائم آل محمد و مهدی امت حجة ابن الحسن العسكری صاحب الزمان ولی و امام و حجت خدا بر خلق می باشند آنها مؤمن هستند و هر كجا در قرآن خطاب به مسلمین است همان طبقه اول و هر كجا خطاب به مؤمنین است سرحلقه آنها امیرالمؤمنین می باشد و شیعه ی امامیه اثنی عشریه مخاطب می باشند.
دین اسلام یك آئین عمومی برای همه خلق خدا «كافة للناس» می باشد هیچ كس از بشر در این خطاب مستثنی نیست و قرآن حاوی تمام قوانین زندگانی برای تمام شئون بشری است و بر همه ادیان مزیت و برتری و رجحان دارد دعوتش جنبه عمومی دارد و به قول «ون گز» آلمانی برای یك روز هم باشد قانون اسلام بر تمام دنیا حكومت خواهد كرد این مكتب هم راجع به شئون مادی بشر كه مبتنی بر حفظ جسم و جسد و این نشئه است تعالیمی داده و هم راجع به امور روحانی و تهذیب نفسانی و تزكیه آن دستوراتی آموخته است كه جنبه روحانیت و جسمانیت اعتدال واقعی دارد.
قرآن در احكام خود كه بیش از 500 آیه نمی شود تمام افعال و اعمال و نیازمندی بشر را مورد توجه قرار داده و مكلفین در جمیع شئون حیاتی به شرح آیات الاحكام می توانند از مبداء تا معاد مسیر سعادت آمیز خود را طی كنند.
عبادات - حقوق - آموزش و پرورش كه در اسلام بر تمام مكتب های تربیتی رجحان دارد جز او مجازات در اسلام در جنبه های جزائی و جنائی و قضائی و حدود دیات تصریح شده سیاست فردی كه به اخلاق خاص و سیاست خانوادگی كه به تدبیر منزل و سیاست خارجی كه به سیاست مدن تعبیر كرده اند در سایه جنگ و صلح كاملا تشریح گردیده قوانین اجتماعی و بهداشت عمومی استخدام نیروهای غیرمرئی -استخراج معادن و منابع و ترقی و تكامل
[ صفحه 186]
مدنیت به روشی پیشرفت نموده كه مظاهرش كاملا روشن و هویدا و آثارش در تمام اقطار عالم پدیدار است.
با این بیان به تصریح قرآن مكتب اسلام نه مانند شریعت حضرت موسی جنبه ی مادیت دارد چنانچه قرآن می فرماید:
و ما كنت بجانب الغربی اذ قضینا الی موسی الامر و ما كنت من الشاهدین
سوره 28 آیه 44
تو ای محمد نبودی در سمت غرب هنگامی كه ما موسی را در آنجا به رسالت فرستادیم كه مفسرین می گویند مغرب رمز ماده و منشأ فساد است یا همین مغرب امروزی مادی ظاهربین است و نه مانند شریعت حضرت مسیح روحانی و رهبانیت صرف است كه شرق رمز روح و روحانیت و مركز برانگیختن پیغمبران است - بلكه مكتب اسلام دین معتدل عقل و علم و فضیلت و برهان و منطق است كه افراط و تفریط در آن راه ندارد و نه شرقی صرف و نه غربی صرف است هم روح شرقی هم ماده غربی در آن سازگار است كه «لا شرقیة و لا غربیه» جهات مادی بشر و روحی آن به یك حقیقت توجه دارد و آن رشد عقلی و رقاء نفسانی و اعتلاء روحانی بشر است كه ضامن سعادت دین و دنیا می گردد.
شما خوانندگان بدون هیچ گونه حب و بغض یك مسلمان واقعی را یا یك جامعه مسلمان مؤمن را با یك فرد و جامعه غیرمؤمن بسنجید تا این حقیقت برای شما ثابت و مسلم گردد. و به همین قصد عالی بود كه تعالیم اسلام برای تمام افراد بشر در همه ازمنه و امكنه و اعصار و ادوار عرضه شده تا هر كس طالب سعادت است در پیشگاهش سر تعظیم فرود آورد.
حضرت صادق علیه السلام فرمود جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی مرتضی فرمود:
یا علی بشر شیعتك و انصارك بخصال عشر -ای علی شیعیان و یاوران خود را به ده خصلت بشارت بده.
1 - طیب و پاكی مولد یعنی حلال زادگی.
2 - حسن ایمان
3 - دوستی خدا
4 - گشادگی و فسحت قبرهای ایشان كه قشار قبر ندارند.
5 - نوری كه بر صراط راهنمائی كند.
6 - نزع فقر كه فقر برطرف شود توانگر گردد.
[ صفحه 187]
7 - خشم خدا بر دشمنان آنها.
8 - ایمنی از مرض جذام.
9 - انحطاط گناه و محو سیئات.
10 - در بهشت ما هستند.
امام صادق علیه السلام آن همه درس علم و فضیلت داد تا مؤمن تربیت كند كه دارای این ده خصلت باشد و پیروان او به این مزایا از سایر فرق رجحان داشته باشند.
متهم نفس است نی عقل شریف
متهم حس است نی نور لطیف
نفس لوقطائی آمد می زنش
كش زدن ساز و نه حجت گفتنش
معجزه بیند فروزد آن زمان
بعد از آن گوید خیالی بود آن
در حقیقت بودی آن دید عجب
پس مقیم چشم بودی روز و شب
مكتب جعفری -عالی ترین درجه رشد و رقاء عقلی را تأمین و تضمین كرده بود چنانچه دیدیم بزرگ ترین دانشمندان و بارزترین فضلای اخلاق از این مدرسه به دنیا معرفی شدند كه هنوز چشم دنیا به آن مدرسه نگران است.
در مدرسه جعفری بود كه حقیقت و مجاز خوب از هم مجزا و روشن گردید و علم دین و فلسفه یونان تفكیك شد - منطق و سفسطه از هم جدا شد - آنچه موجب كمال می شد می آموختند و آنچه كه جامعه بشر باید بداند تعلیم كردند و در خلال همه علوم علم دین و تقوی و فضیلت توصیه می شد تا انحرافی رخ ندهد.
مثل اهل بیتی كسفینة نوح من ركبها نجی و من تخلف عنها غرق
حكیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخت موجی از او تندباد
دو هفتاد كشتی در او ساخته
همه بادبان ها برافراخته
میان یكی خوب گشتی عروس
برآراسته همچو چشم خروس
پیمبر بدو اندرون با علی
همه اهل بیت نبی (صلی الله علیه و آله) و ولی (علیه السلام)
اگر خلد خواهی به دیگر سرای
به نزد نبی و وصی گیر جای
امام صادق علیه السلام دو اصل را در نظر داشت یكی تربیت شیعه ی امامیه و برازنده داشتن آنها و دیگر اینكه دانش جوی جهان هر كجا هست بداند مخزن علم در خاندان اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله است هر كه بخواهد به هر مقامی برسد باید به سفینه نجات آنها بنشیند و از باب
[ صفحه 188]
مدینه علم برخوردار گردد و آن هم در یك محیط عشق و محبتی باید باشد نه در محیط سرد و بی علاقگی - تا بهشت برین آخرین منزل باشد.
دین اسلام یك آئین عمومی برای همه خلق خدا «كافة للناس» می باشد هیچ كس از بشر در این خطاب مستثنی نیست و قرآن حاوی تمام قوانین زندگانی برای تمام شئون بشری است و بر همه ادیان مزیت و برتری و رجحان دارد دعوتش جنبه عمومی دارد و به قول «ون گز» آلمانی برای یك روز هم باشد قانون اسلام بر تمام دنیا حكومت خواهد كرد این مكتب هم راجع به شئون مادی بشر كه مبتنی بر حفظ جسم و جسد و این نشئه است تعالیمی داده و هم راجع به امور روحانی و تهذیب نفسانی و تزكیه آن دستوراتی آموخته است كه جنبه روحانیت و جسمانیت اعتدال واقعی دارد.
قرآن در احكام خود كه بیش از 500 آیه نمی شود تمام افعال و اعمال و نیازمندی بشر را مورد توجه قرار داده و مكلفین در جمیع شئون حیاتی به شرح آیات الاحكام می توانند از مبداء تا معاد مسیر سعادت آمیز خود را طی كنند.
عبادات - حقوق - آموزش و پرورش كه در اسلام بر تمام مكتب های تربیتی رجحان دارد جز او مجازات در اسلام در جنبه های جزائی و جنائی و قضائی و حدود دیات تصریح شده سیاست فردی كه به اخلاق خاص و سیاست خانوادگی كه به تدبیر منزل و سیاست خارجی كه به سیاست مدن تعبیر كرده اند در سایه جنگ و صلح كاملا تشریح گردیده قوانین اجتماعی و بهداشت عمومی استخدام نیروهای غیرمرئی -استخراج معادن و منابع و ترقی و تكامل
[ صفحه 186]
مدنیت به روشی پیشرفت نموده كه مظاهرش كاملا روشن و هویدا و آثارش در تمام اقطار عالم پدیدار است.
با این بیان به تصریح قرآن مكتب اسلام نه مانند شریعت حضرت موسی جنبه ی مادیت دارد چنانچه قرآن می فرماید:
و ما كنت بجانب الغربی اذ قضینا الی موسی الامر و ما كنت من الشاهدین
سوره 28 آیه 44
تو ای محمد نبودی در سمت غرب هنگامی كه ما موسی را در آنجا به رسالت فرستادیم كه مفسرین می گویند مغرب رمز ماده و منشأ فساد است یا همین مغرب امروزی مادی ظاهربین است و نه مانند شریعت حضرت مسیح روحانی و رهبانیت صرف است كه شرق رمز روح و روحانیت و مركز برانگیختن پیغمبران است - بلكه مكتب اسلام دین معتدل عقل و علم و فضیلت و برهان و منطق است كه افراط و تفریط در آن راه ندارد و نه شرقی صرف و نه غربی صرف است هم روح شرقی هم ماده غربی در آن سازگار است كه «لا شرقیة و لا غربیه» جهات مادی بشر و روحی آن به یك حقیقت توجه دارد و آن رشد عقلی و رقاء نفسانی و اعتلاء روحانی بشر است كه ضامن سعادت دین و دنیا می گردد.
شما خوانندگان بدون هیچ گونه حب و بغض یك مسلمان واقعی را یا یك جامعه مسلمان مؤمن را با یك فرد و جامعه غیرمؤمن بسنجید تا این حقیقت برای شما ثابت و مسلم گردد. و به همین قصد عالی بود كه تعالیم اسلام برای تمام افراد بشر در همه ازمنه و امكنه و اعصار و ادوار عرضه شده تا هر كس طالب سعادت است در پیشگاهش سر تعظیم فرود آورد.
حضرت صادق علیه السلام فرمود جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی مرتضی فرمود:
یا علی بشر شیعتك و انصارك بخصال عشر -ای علی شیعیان و یاوران خود را به ده خصلت بشارت بده.
1 - طیب و پاكی مولد یعنی حلال زادگی.
2 - حسن ایمان
3 - دوستی خدا
4 - گشادگی و فسحت قبرهای ایشان كه قشار قبر ندارند.
5 - نوری كه بر صراط راهنمائی كند.
6 - نزع فقر كه فقر برطرف شود توانگر گردد.
[ صفحه 187]
7 - خشم خدا بر دشمنان آنها.
8 - ایمنی از مرض جذام.
9 - انحطاط گناه و محو سیئات.
10 - در بهشت ما هستند.
امام صادق علیه السلام آن همه درس علم و فضیلت داد تا مؤمن تربیت كند كه دارای این ده خصلت باشد و پیروان او به این مزایا از سایر فرق رجحان داشته باشند.
متهم نفس است نی عقل شریف
متهم حس است نی نور لطیف
نفس لوقطائی آمد می زنش
كش زدن ساز و نه حجت گفتنش
معجزه بیند فروزد آن زمان
بعد از آن گوید خیالی بود آن
در حقیقت بودی آن دید عجب
پس مقیم چشم بودی روز و شب
مكتب جعفری -عالی ترین درجه رشد و رقاء عقلی را تأمین و تضمین كرده بود چنانچه دیدیم بزرگ ترین دانشمندان و بارزترین فضلای اخلاق از این مدرسه به دنیا معرفی شدند كه هنوز چشم دنیا به آن مدرسه نگران است.
در مدرسه جعفری بود كه حقیقت و مجاز خوب از هم مجزا و روشن گردید و علم دین و فلسفه یونان تفكیك شد - منطق و سفسطه از هم جدا شد - آنچه موجب كمال می شد می آموختند و آنچه كه جامعه بشر باید بداند تعلیم كردند و در خلال همه علوم علم دین و تقوی و فضیلت توصیه می شد تا انحرافی رخ ندهد.
مثل اهل بیتی كسفینة نوح من ركبها نجی و من تخلف عنها غرق
حكیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخت موجی از او تندباد
دو هفتاد كشتی در او ساخته
همه بادبان ها برافراخته
میان یكی خوب گشتی عروس
برآراسته همچو چشم خروس
پیمبر بدو اندرون با علی
همه اهل بیت نبی (صلی الله علیه و آله) و ولی (علیه السلام)
اگر خلد خواهی به دیگر سرای
به نزد نبی و وصی گیر جای
امام صادق علیه السلام دو اصل را در نظر داشت یكی تربیت شیعه ی امامیه و برازنده داشتن آنها و دیگر اینكه دانش جوی جهان هر كجا هست بداند مخزن علم در خاندان اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله است هر كه بخواهد به هر مقامی برسد باید به سفینه نجات آنها بنشیند و از باب
[ صفحه 188]
مدینه علم برخوردار گردد و آن هم در یك محیط عشق و محبتی باید باشد نه در محیط سرد و بی علاقگی - تا بهشت برین آخرین منزل باشد.